کد مطلب:37604 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:261

وحدت و امنیت در گرو اطاعت از امام















همچنان كه در بخش های گذشته در باب اطاعت از امام و حقوق امام بر امت، نمونه هایی ذكر كردم حضرت امام (ع) تلاش داشتند تا راه از ارشاد و هدایت صحیح را به امت نشان دهند. لذا از هرگونه استبدادرای خودداری می ورزیدند. امام در صحنه های مختلفی كه با آن مواجه شدند كوشیدند تا پرده های جهل را از جلوی دید بعضی از گروه ها بردارند. به عنوان مثال تعطیلی نبرد صفین و پیامدهای آن را توسط برخی از گروه ها اینگونه بیان فرمودند:

هر آینه شما كاری كردید كه نیروی اسلام سست شد و توانایی از دست برفت و سستی و خواری به بار آورد، آنگاه كه شما برتری جستید و دشمنانتان از نابودی خود ترسیدند و كشتار آنان را به نابودی كشانید و درد جراحت را (چشیده) و دیدند، قرآن ها را بلند كردند و شما را به آنچه در آنهاست خواندند، تا اینكه شما را از خود بازدارند و جنگ میان شما و خود را بریده و

[صفحه 31]

قطع كنند و از راه خدعه و نیرنگ شما را به دست پیش آمدهای روزگار سپردند و شما اگر بر سر آنچه اینان می خواهند گرد آیید و آنچه درخواست می كنند به آنان دهید، فریب خوردگانی بیش نیستید و به خدا سوگند از این پس گمان ترقی و استقامتی در شما ندارم و نمی بینم كه شما به تدبیری برسید.[1] .

لذا حضرت امام (ع) به آنان توصیه می كنند به ریسمان وحدت چنگ بزنید و بر عمود خیمه ی امامت و ولایت تكیه و اعتماد كنید:

به خاندان پیامبرتان بنگرید و بدان سو كه می روند، بروید و پی آنان را بگیرید كه هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند كرد و به هلاكتتان باز نخواهند آورد. اگر ایستادند بایستید و اگر برخاستند برخیزید بر آنها پیشی مگیرید كه گمراه می شوید و از آنان پس نمانید كه تباه می گردید.[2] .

یا به این عبارات از بیانات امام دقت فرمایید:

شما را به راه راست درآوردم، راهی كه رونده ی آن هلاك نگردد، جز آنكه خود هلاك خود خواهد. آنكه برپا ایستد به بهشت رود و آنكه بلغزد به آتش درآید.[3] .

حضرت امام (ع) نتیجه ی تفرقه و ناامنی امت و پراكندگی آنان را چنین پیش بینی و ارزیابی می فرماید:

گویا من ایشان (شامیان) را می نگرم كه مردان شایسته و صالح شما را می كشند و قاریان (قرآن) شما را می ترسانند. و شما را از حقوق خودتان بی بهره ساخته و از رسیدن آن به شما جلوگیری می كنند و مردم را جز شما به خود نزدیك می سازند. پس آنگاه كه محرومیت و برگزیدگی آنها و فرود آمدن شمشیرها و آمدن ترس ها را ببینید هر آینه پشیمان شوید و بر كوتاهی كردن در پیكار

[صفحه 32]

افسوس می خورید و آسودگی و خوشی این روز را بیاد می آورید، هنگامی كه این یادآوری (و افسوس) به شما سودی ندهد.[4] .

البته در بخش هایی از خطبه ی 101 نیز تقریبا قریب به مضمون فوق مشاهده می شود و یا اینكه:

اینان (شامیان) نیكان شما را می كشند و فرومایگانتان را به بندگی گیرند، گنج ها و اندوخته های شما را از میان خلوت سراهاتان به در آرند و این عذابی است كه به خاطر از هم گسیختن كارهاتان، و به هم زدن صلاح خود و دینتان دچار شما شود.[5] .

امام، علت اصلی دچار شدن به چنین سرنوشتی را تعطیلی پیكار و نبرد می داند:

همانا از تیره روزی و خواری مسلمانان و نابودی دین است كه پسرك ابی سفیان (معاویه) مردمان رذل و بدكاران را می خواند و آنان اجابتش می كنند، و من شما را كه برترین نیكان هستید بخوانم و شما به یك سو روید و سر باز زنید. این كردار شما (كردار) پرهیزگاران نیست.[6] .


صفحه 31، 32.








    1. محمد بن محمد بن نعمان، المفید، پیشین، ص 264.
    2. نهج البلاغه، پیشین، ص 90.
    3. نهج البلاغه، پیشین، ص 117.
    4. محمد بن محمد بن نعمان المفید، پیشین، ص 270.
    5. محمد بن محمد بن نعمان المفید، پیشین، ص 275.
    6. محمد بن محمد بن نعمان المفید، پیشین، ص 268.